كاربرد سنجش از دور در اكتشاف معادن
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 1356
نویسنده : سیروس زرگوش

پي‌جويي كانسارها مي‌باشد.

   به عنوان مثال با توجه به اينکه جايگاه كانسارهاي پورفيري بزرگ دنيا و ذخاير طلاي اپي ترمال، جزاير قوسي و زون‌هاي فرورانش بوده و تمركز آنها بيشتر در نواحي دگرسان شده وسيع و محل گسل‌هاي بزرگ حاشيه دهانه‌هاي آتش‌فشاني يا همراه با تراورتن هاي حوالي چشمه هاي آب گرم مي باشد، لذا بررسي‌هاي دورسنجي مي‌تواند بهترين وسيله در شناخت اين نوع کانسارها باشد.

   در اين راستا بررسي‌هاي دورسنجي با اهداف زير صورت مي گيرد:

   1- تلفيق داده هاي ماهواره‌اي مختلف و تهيه عكس –نقشه هاي ماهواره‌اي(Satellite Photomap ) در مقياس‌هاي 1:100000 و 1:50000

   تهيه اين عكس –نقشه ها در مقياس‌هاي يك صدهزار و يك پنجاه هزار براي بدست آوردن ديد كلي از چگونگي گسترش واحدهاي سنگي، رسوبات آبرفتي كواترنر، چين خوردگي ها، شكستگي‌هاي عمده، گسترش پوشش گياهي، چگونگي توزيع شبكه آبراهه ها، جاده ها و گسترش آبادي‌ها و شهرها و بسياري از پارامترهاي ديگر بسيار مناسب است.

   بر اساس تفسير تصاوير رنگي مجازي حاصل از تركيب باندهاي مختلف و بر اساس نقشه زمين‌شناسي منطقه مي توان گسترش واحدهاي سنگي گوناگون را بر اساس اين داده ها بيان نمود

 

 

    2- تهيه نقشه خطواره ها و نقشه شكستگي ها و تفسير زمين ساخت ناحيه بر اساس آن:

   شكستگي ها بويژه گسل ها عامل مهم و اساسي در تشكيل ذخاير معدني مي‌باشند. شناسايي عناصر ساختاري و تشخيص ساختار هر منطقه كمك بسيار ارزنده اي جهت شناسايي و اكتشاف مواد معدني مي‌باشد، زيرا شناخت عناصر ساختاري مانند گسل هاي عادي، شكستگي‌هاي كششي و ساختمان‌هاي هورست و گرابن كه پي آمد آن تشخيص ساختارهاي كششي است يا گسل‌هاي راندگي، چين خوردگي‌ها و گسل‌هاي راستالغز چپ رو و راست رو كه نهايت آن تشخيص ساختارهاي فشاري است، با توجه به درازاي گسل ها و همچنين محل تلاقي گسل هاي اصلي با گسل هاي ديگر، مي تواند محل مناسبي براي نفوذ ماگما و سپس كانه زايي باشد؛ پس همگي مي توانند کليدهاي مناسبي جهت شناخت و اكتشاف ذخاير معدني باشند

 

   در تهيه نقشه شكستگي ها از روش‌هاي زير مي توان استفاده نمود:

   2-1- استفاده از تأثير مجازي زاويه تابش خورشيد(Shaddow):

   از آنجا كه تشخيص اشكال سطحي به مقدار قابل توجهي به اختلاف انعكاس نور خورشيد بستگي دارد و ميزان انعكاس نيز با زاويه و جهت تابش خورشيد تغيير مي نمايد(هر اندازه زاويه تابش كمتر باشد، اختلاف انعكاس بيشتر شده و در نتيجه سايه زياد مي شود). با ايجاد اختلاف انعكاس، سطوح شكستگي و لايه بندي ها مشخص تر شده و تصاوير مختلفي جهت شناسايي آنها ساخته مي‌شوند.

   2-2- استفاده از نقشه هاي توپوگرافي و زمين شناسي:

   در تعيين شكستگي‌ها، تغييرات ناگهاني توپوگرافي، نوع و سن واحدهاي سنگي و ارتباط آنها با يكديگر، چين‌خوردگي‌ها، جابجايي رودخانه ها و واحدهاي چينه‌اي، مخروط افكنه ها و …همگي مي توانند پارامترهاي تشخيص باشند.

   2-3- استفاده از نشانه هاي زمين‌ريخت‌شناسي:

   به منظور تعيين ساز و كار گسل‌ها، از نشانه هاي زمين‌ريخت‌شناسي مي‌توان استفاده کرد. بطوريكه گسلهاي راستالغز بعلت شيب زياد، اثري تقريباًخطي، گسلهاي عادي اثري دالبري و گسلهاي راندگي اثري نامنظم ازخود نشان مي‌دهند و بيشتر از توپوگرافي تبعيت مي كنند. همچنين ايجاد پرتگاه‌هاي گسلي(Scarp Fault) در گسل هاي راستالغز نسبت به گسل هاي عادي و راندگي به جز موارد ويژه، كمتر مشاهده مي شود.

   3- تعيين محدوده هايي با ساختمان‌هاي گنبدي:

   يكي از اهداف اين بررسي‌ها تهيه نقشه اي مربوط به گسترش ساختمان‌هايي مانند باتوليت، استوك، دم(گنبد)، دايك، كالدرا، ساختمان‌هاي حلقوي و رگه ها مي‌باشد. همانطور كه اشاره شد با بكارگيري روش هاي مختلف پردازش و ايجاد تصاوير رنگي، واحدهاي سنگي مختلف شناسايي مي‌شوند و بر اين اساس گسترش سنگ‌هاي ماگمايي اسيدي و بازيك در منطقه مشخص مي‌گردند. بر اساس مساحت گسترش توده هاي نفوذي و نيمه عميق، مساحت‌هاي بيشتر از 100 كيلومتر مربع بعنوان باتوليت و گسترش هاي كمتر بعنوان استوك در نظر گرفته مي‌شوند.

   دايك‌ها، دم‌هاي اسيدي و رگه‌هاي كوارتزي نيزمي‌توانند قابل شناسايي باشند.

   تشخيص گسترش سنگ‌هاي ماگمايي با نوع ساخت و زمان آن مي تواند راهنماي خوبي براي تشخيص وجود يا عدم وجود ذخاير معدني باشد(مطالعه متالوژني منطقه).

   توده بازيک بازالتي و آلتراسيون‌هاي سيليکاتي اطراف آن

    3- تهيه نقشه نواحي دگرساني( آلتراسيون ها):

   شناخت نواحي دگرساني يكي از عوامل تشخيص مناطق كانه دار مي باشد. اگر در تشخيص اين مناطق، نوع دگرساني نيز مشخص شود، مي تواند در تعيين الگويي مناسب جهت كانه زايي منطقه، مفيد باشد. با استفاده از روش‌هاي مختلف پردازش و بكارگيري توابع رياضي و روش هاي آماري ذكر شده درنهايت نواحي دگرسان با رنگ ويژه اي مشخص مي‌شوند(High Light).

 

    4- تعيين نقشه نواحي اميدبخش معدني با استفاده از بررسي هاي دورسنجي:

   با تلفيق نتايج بدست آمده از بررسي هاي دورسنجي مناطق مورد مطالعه(نوع واحدهاي سنگي، ‌ساختار تكتونيكي، ساختمان‌هاي ماگمايي و دگرساني‌ها)،‌ مناطقي به عنوان نواحي اميدبخش معرفي مي‌شوند كه نسبت به ساير مناطق داراي احتمال بيشتري براي كاني‌زايي هستند

 
 



:: برچسب‌ها: سنجش از دور در اكتشاف معادن , دورسنجي ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: